آسیبی که در چند سال گذشته متوجه زبان فارسی شده است بیش از همه ازسوی مطبوعات بوده است.این نکته ای است که دکترحسن ذوالفقاری ، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفت و گو با "پرانتز " به آن اشاره می کند. وی که در حال تحقیق و بررسی برروی 20 هزار جمله بکار رفته در نشریات مختلف کشورو جایگزینی زبانی معیاردر مطبوعات است ،ساختار زبان فارسی در مطبوعات را نگران کننده می داندو متذکر می شود که: جملات بکار رفته در نشریات به لحاظ زبانی، نشانه گذاری و ابهاماتی که در انتقال معنا وجود دارند دچار مشکلات عدیده ای هستند. وی اضافه می کند: بسیاری از مردم خواندن و خوب خواندن را با نشریات آغاز می کنند و چنانچه زبان مطبوعات زبان پیراسته و سالمی نباشد زبان یک نسل را ویران می کند.در عرصه نوشتاری دو حوزه بیش از همه اهمیت داشته اند ، نخست مواد آموزشی وتدوین کتب درسی است و حوزه دیگر مطبوعات است که این دو پرتیراژترین حوزه های نوشتاری محسوب می شوندو چنانچه بتوان این دو حوزه را اصلاح کرد می توان به اصلاح روند فارسی نویسی و صحیح نویسی هم کمک شایان توجهی نمود.
وی ضعف عمده در مطبوعات حاضر را غیر تخصصی بودن آنها می داند و اضافه می کند: نیروهای مطبوعات بی آنکه آموزشهاو مهارتهای لازم را چه در بخش فنی و چه در بخش تحریری دیده باشند صرفا به انگیزه شغلی وارد مطبوعات شده اند و انگیزه درونی در آنها وجود ندارد. برای جبران این نقیصه باید دانشکده های علوم ارتباطات و روزنامه نگاری را رونق بخشید تا علاقمندان این حوزه نیز با رغبت بیشتری کار خود را دنبال کنند. برگزیده نوزدهمین دوره جشنواره بین المللی خوارزمی اضافه می کند: دانستن نکات فنی روزنامه نگاری اعم از تهیه خبر ،گزارش ویا مصاحبه به همان میزان اهمیت دارد که پرورش این موارد به لحاظ زبانی ضرورت می یابدپس چاره ای جز تخصصی کردن مطبوعات وجود ندارد . باید از کثرت بی حد و اندازه مطبوعات کاست و درپی کیفی کردن آنها بود. چرا می خواهیم آمار نشریاتی را زیاد کنیم که صاحبان آنها کوچکترین اطلاعاتی از حوزه های فعالیت خویش اعم از سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و ... ندارند و با تولید اطلاعات نادرست خود، تنها "معضل اجتماعی" تولید می کنند؟!
" مدیریت رسانه ها در ایران بیشتر تابع سلیقه افرادی است که در راس یک رسانه هستند." پروفسور یحیی کمالی پور در گفت و گوی اختصاصی با" پرانتز" ضمن بیان این مطلب افزود: مدیریت ها در ایران بیشتر سلیقه ای هستند تا حرفه ای و سیستماتیک، بنابر این می توان گفت رسانه ها در کشور تابع مسایل اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی اند.
سردبیر نشریه" گلوبال مدیاژورنال" اضافه کرد: ازدیدگاه جهانی ترکیب وساختار رسانه ها بستگی به خصلتها و مدلهای سیاسی دارد. در یک کشور دموکراتیک که عرصه هاوفرصتهای اقتصادی ، سیاسی وآزادیهای اجتماعی در مقایسه با کشورهای غیر دموکراتیک بیشتر است مدیران رسانه ها و مسؤولان آنها از الگوهای مشخصی استفاده می کنند تا دستور صادر کردنautocratic نتیجه اینکه محیط باز به آنها اجازه می دهد که کارمندان کارایی و نو آفرینی داشته باشند.
وی در پاسخ به این پرسش که دولتی بودن رسانه ها در کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته چه نتایجی را در پی داشته است گفت: دولتی بودن رسانه ها در کشورهای در حال توسعه از منظرهای فکری ، نوآفرینی ، تحول، همکاری، تولید خبر و خبرپراکنی مضر است.در یک فضای بسته رسانه ها دایما بایستی مراقب باشند که از مرزهای مشخص و یا خط قرمزهایی که دایما در حال جابجایی است فراتر نروند. مسلما این موضوعات از طرفی در کشورهای سرمایه داری و در رسانه هایی که از دیدگاه اقتصادی وابسته به تبلیغات تجاری ونهایتا شرکتهای بزرگ هستند نیز مصداق دارد و آنها باید مراقب باشند که باعث رنجش یک شرکت تبلیغاتی نشوند.ولی رویهمرفته رسانه های کشورهای توسعه یافته و دموکراتیک بهتر می توانند نقش بیشتری در امور سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی داشته باشند.. در اینجا مسلما الگوی عمودی top –to- bottom)) مدیریت برای مدیران را راحت تر می کند ولی کاربردش کمتر از الگوی افقیhorizontal and participatory))است و کارمندان با آسایش بیشتری می توانند کارشان را انجام دهند.
پروفسور کمالی پوردر خصوص تاثیر حضور رسانه های جدید در ترکیب مدیریت رسانه ای غرب اضافه کرد: ترکیب و شکل مدیریت در رسانه های غرب چندان تحت تاثیر اینترنت و دیجیتالی شدن رسانه ها نیست ولی کار آنها را از دیدگاه رقابتیcompetition) ) مشکلتر کرده است . از سوی دیگر رسانه های جدید بویژه اینترنت بتدریج کنترل دولتهای کشورهای دیکتاتوریdictatorical regimes) ) بروی رسانه ها را کاهش داده اند و نتیجتا در دنیای دیجیتال امروز نمی توان مثل گذشته واقعیتها را از چشم مردم پنهان کرد . کنترل امواج الکترونیکی –دیجیتالی بمراتب مشکلتر از کنترل چاپ و یا توزیع یک کتاب و یا یک نشریه می باشد. خلاصه آنکه از دیدگاه تولید و توزیع اطلاعات مرزهای جغرافیایی بسیار کمرنگ شده اند.
رییس دپارتمان ارتباطات دانشگاه پرودو آمریکا در پاسخ به اینکه عدم حضور مدیر مسؤول در مدیریت رسانه ای غرب تا چه حد در گسترش آزادی های مطبوعاتی مؤثر بوده است گفت: من رابطه ای میان حضور مدیر مسؤول یک رسانه با آزادی نمی بینم، برعکس در یک سیستم بسته ، حضور مدیر مسؤول می تواند تاثیر گذار باشد،چون دایما بایستی مراقب باشند که کارکنان staff and reporters) ) قوانین نوشته شده و یا نانوشته را دنبال کنند. آزادی معمولا در چارچوب یک رسانه خلاصه نمی شود بلکه باید آنرا در سطح ملی وحوزه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جست و جو کرد. یک رسانه نمی تواند در یک اجتماع بسته آزادی داشته باشد.
آهنگ تند تغییر، ممکن است ذهن مخاطب را بیش از پیش مشوش و انسجام دریافتهای وی را هر از چندی دستخوش بی نظمی کندهر چند اگرقرار باشد چنین تغییری درفضای سایبر که بارزترین جلوه آن، تغییر پیاپی تعریف می شود ، رخ دهد.اما قطعا نمی توان تغییرات مداوم را با تغییرات پیاپی در جلوه های ظاهری پایگاههای اطلاعاتی از یک سنخ تصورکرد.
نکته ای که ذکر آن علاوه بر تاکید فوق حایز اهمیت است آنست که به نظر می رسد بافتن"تاروپود" در فضای "وب" آنهم توسط صحنه گردانان از هر قید آزادی ! همچون بلاگرها با ماهیت وبلاگها همخوانی ندارد و از طرفی پیروی از نظمی منطقی در فرایند نشر الکترونیکی نیز قاعده ای نیست که بتوان برای آن الزامی متصور شد. اما یقینا نمی توان از این اصل به عنوان نقطه افتراق میان وبلاگ نویسی و شیوه فعالیت روزنامه نگاری سنتی یاد کرد. آوردن این مقدمه برای آن است که به این نکته اشاره کنم با اعمال تغییراتی که اینک پس از گذشت پنج ماه از حضور " پراتنز " در فضای وب شاهد آنید نه قصد تقویت شایبه نواختن آهنگ تند تغییرات را داشته ام ونه آنکه آنرا به عنوان یکی از مصادیق تحدید مرزمیان وبلا گ نویسی و رسانه های سنتی معرفی کنم.
کوتاه سخن آنکه نسخه جدید طراحی شده پرانتز ضمن برخورداری از ویژگیهای ظاهری امکان قابلیتهای تازه ای را نسبت به نسخه ابتدایی خود داراست که از آنجمله می توان به امکان جست و جو در این فضا ، ارایه لینک مطالب و پرینت آنها اشاره کرد که امیدوارم به درخواست مخاطبان در این خصوص نیز پاسخ گفته باشد.
هر چه قدر بتوانیم رسانه ها را شفافتر اداره کنیم و قواعد و روابطمان را دقیقتر و روشن تر بیان کنیم ، آنها بهتر و سالمتر می توانند ادامه حیات دهند. دکتر علی اکبر فرهنگی در گفت و گو با"پرانتز" ضمن بیان این مطلب افزود: "در شرایطی اینچنینی رسانه ها می دانند چه باید انجام دهند و چه چیزی را نباید انجام دهند. اما متاسفانه امروز در بسیاری از موارد قوانین ما مبهم است و پاسخی برای پرسشهای مدیران رسانه ای ما ندارد ، لذا مدیران رسانه ای ما نیز نمی دانند خط قرمز آنها بدرستی کجاست و تا کجا باید پیش بروند و از چه مرزی نباید گذر کنند.
وی اضافه کرد: در هیچ جای دنیا رسانه ای را که صد درصد آزاد است نمی توان سراغ گرفت ، رسانه ای که هر کاری که دلش خواست انجام دهد و هر گونه که خواست بتواند بنویسد و آنرا در سطح جامعه خود انعکاس دهد. طبیعی است که تمامی رسانه ها از یکسری اصول ، قواعد و قوانینی تبعیت می کنند. اما آنچه که پیش از این مسایل اهمیت بسزایی دارد این است که این قوانین در هر سطح خود باید روشن و شفاف باشد و جای هیچگونه ابهامی را برای گردانندگان و متولیان رسانه ها باقی نگذارد. در عین حال این قوانین نمی تواند با وظایف رسانه ها نیز مغایرت داشته باشد. عضو هیات علمی دانشگاه تهران یادآور شد: رسانه نمی تواند آبروی مردم را ببرد، نمی تواند به کسی توهین کند اما نمی توانیم رسانه را با این اشارات که فلان مطلب را می توانید بنویسید و فلان مطلب را نمی توانید انعکاس دهید محدود کنیم .بنابر این پیش از همه باید حد و حدود و چهارچوب رسانه را دقیقا مشخص کرد.
وی در ادامه اضافه کرد: اگر بتوان شورایی صنفی را تعریف نمود تا ضمن در نظر داشتن خواسته های دولت و مردم و شرایط سیاسی و اجتماعی قوانینی را با حضور عده ای مقنن تدوین کنند و در عین حال حدود رسانه ها را نیز تعریف کنند ، در آن صورت رسانه ها راحت تر و بدون دغدغه می توانند وظایف محوله خود را انجام دهند در غیر این صورت در هر کجا که ابهامی را ایجاد کنید این ابهام باعث می شود که مدیر رسانه با دشواری کار خود را دنبال کند و همین امر باعث می شود که نکته ای را مطرح کند که پس از چندی، دیگری در قبال آن مدعی باشد. وی با اشاره به تشکیل هیات منصفه خبرگزاری هاگفت: تشکیل چنین مجموعه ای را باید به فال نیک گرفت ولی قبل از هر فعالیتی باید حد و مرزهای فعالیت آنها را مشخص و به مدیران آنها ابلاغ کرد . در غیر این صورت نباید از تشکیل این مجموعه نیز انتظار معجزه داشت.
می گویند روزی "عزت پور" مدیر روزنامه آزادگان به" کوهی کرمانی " ، روزنامه نگار قانع و درویش صفتی که روزها بی آنکه جیبی برای انباشتن تحفه های از مابهتران دوخته باشد ،آزاده می زیسته است، می گوید : راستی آقای کوهی هیچ فکر کرده ای که اگر ثروت آقای حاج محمد نمازی را داشتی چکار می کردی ؟ کوهی کمی فکر می کند و در پاسخ می گوید: این فکر را تا به حال نکرده ام. اما فکر کرده ام اگر او ما یملک مرا داشت ، چگونه می توانست در این مملکت نفس بکشد و زنده بماند؟
ارتباطات و علمی که امروز می رود تا با شکل گیری محافل دانشگاهی و تربیت نخبگان آن بیش از هر زمان دیگر رونق خویش را تجربه کند ، بی تردید مرهون تلاش آنانی است که همواره کوشیده اند تا باسنجاق کردن این علم به تحریریه های یقه سپید و بی جان نشریات به آنان حیاتی دوباره دهند. شکرخواه ،قطعا از زمره استادانی است که همآوایی این دو را بارها به اثبات رسانده است. او بدون سربازی کردن ژنرال نشده است ،بیش از دودهه ازحیاتش بی آنکه به تاختن در میانه خط ممتد بزرگراه سیاست سپری شودبه ایستادن باوقار پشت خطوط عابرانی سپری گردیده است، که بارقه امید به موفقیت را در چشمان یکایک آنها می خواند. او عادت ندارد از روی الگوی دیگران حتی برای یورش به دشمنانش تراوای کینه را خراطی کند. چه آنکه معتقد است "... با تکیه بر آزادی بیان، آزادی دیگران را درپذیرش یا نقد نظراتمان به گروگان نگیریم وبه قاعده کنکور ایده ها که قاعده فراگیر فضای وب است پایبند باشیم و فراموش نکنیم که درهرانسانی چیزهایی برای آموختن هست ودر آن لحظات همه شاگردهستیم."عیارچنین تفکری آنچنان بالاست که حتی اگر دیگران نیز بخواهند با کلنگ عجولانه زدن براصالت دیوارچنین معدنی برآن خدشه زده و برهویت درخشان خویش ! بیفزایند جز با زین کردن چارپای لنگ استدلال خویش قدمی برنخواهند برداشت." اخلاق حرفه ای، فوت گرانسنگ روزنامه نگاری است، ریسمان نامرئی اما محکم و متقنی است که اگرازاستاد "وجدانت" آنرا نیاموخته باشی، پوشیدن قبای روزنامه نگاری علامه دهر این حرفه ات نمی کند. اخلاق ، "اکتاسناتوس " و "گاردین"، سنتی و مدرن نمی شناسد. اخلاق حرفه ای ،روزنامه نگاری نظریه ای را توجیه نمی کند.حتی اگر بساط آن در فضای وب گسترده گردد.در این میان برنده چنین رقابتی آن کسی است که به شاگردانش درس تکرار صبوری را می آموزدو بس....