قلمهایمان را با گوشتکوب آشپزخانه تان عوض می کنیم !

ما یک سوء تفاهمیم،یک بدهی، چکی بی محل، یک تیک، تکان، شوک،آژیر، اسلایدوحتی شاید مغموم، ناچار، انرژیک تئوریک!...ویا بزعم غربی ها"صندوق پاندرا". خلاصه ما همینیم که هست،فتوکپی برابر اصل، عکسهایی بدون روتوش، مشق هایی بدون خط خوردگی و...
 در دنیایی که تا خرخره در چرک نویسهای بلا تکلیف و زرورقهای مچاله شده فرو رفته است، ما هم کاغذیم!، اما کاهی وحتی گاهی بدون سرمشق ومتن وکاغذ و مداد.
 باور کنید اگر روزی قلمهایمان عرضه کشیدن قلبهای برشته اما سنگک!،گوشهای تشنه اما لبریز،دستهای کهنه اما خالی، چشمهایی پر از آب سفید مروارید،امافقیر وشانه هایی پر بار، اما مجروح و خسته را نداشته باشند حاضریم آن را با گوشتکوب گنده آشپزخانه تان عوض کنیم. حتی اگر کاغذهای کاهی مان هم جوهر "صداقت " را پس بزند، حاضریم تمامی آن را هم با مرکب وجودمان عوض کنیم یا به "علی آقا" اغذیه فروش آنطرف کوچه مان بدهیم تا ساندویچ هایش را لای آن بپیچد. در عصر حافظه های چیپس شده آدمها که هنوز طعم قره قروت، سیرابی، لیموناد،شنبلیله و... از احساس فقر آلونک نشین هایمان واقعی تر است،خبرنگاری که تنها به دندون قروچه جناح ها فکر کند هم شوت شوت است.!