خبرنگار در جزیره زندگی نمی کند

تصور جامعفریدون صدیقیه این است که خبرنگار تافته جدابافته ای است، چون فهم و روایت خود را از خبرنگاری فیلمها و سریالهای تلویزیونی می سازد، دنیایی همراه با کشمکشها و درگیریها و جذابیتهایی که در کنار خود شهرت هم به دنبال دارد، در صورتی که خبرنگاری هیچ یک از اینها نیست. او تصور می کند چون خبرنگار و یا یک روزنامه نگار است باید مسؤول پاسخگویی به تمامی مطالبات آنها باشد، در صورتی که خود خبرنگاران هم نمی توانند پاسخ حداقل های خود را بدهند. آنها هم مثل دیگران هستند و فرقی با آنها ندارند. می خواهم بگویم که داوری در مقابل این خبرنگار باید مبتنی بر یکسری داده ها، یافته های واقعی و حقیقی باشد و نه از طریق اتفاق و انتظارهایی که بیشتر رؤیا پردازانه و رئالیستی و نه واقع بینانه است.

اگر می خواهیم خبرنگار مظهر تأمل و تانی، آراستگی باشد و تحلیلگر باشد باید از وظایف جامعه هم نسبت به او سخن بگوییم. مدیریت رسانه ای ما اعم از وزارت ارشاد، مجلس، قوه قضاییه و... هم در قبال خبرنگار مسؤولند. مگر می شود چیزی جز این باشد. مگر خبرنگار در جزیره ای خارج از جامعه زندگی می کند. صحبت من تنها مختص جامعه خود ما نیست؛ در تمامی جوامع وضع این گونه است، این رابطه دو طرفه است؛ نمی توان از کسی خواست که آراسته و متین و بردبار و صبور باشد، اما اگر من و دیگران چنین نبودم تو چیزی نگو. گاهی هم ممکن است خبرنگار دچار خطا شود. خبرنگاران ما همان قدر فعال و کوشا هستند که رسانه هایی که در آن فعالیت دارند اجازه فعالیت و تلاش را به آنها می دهند و اگر اجازه تولید خبر و امکان راز گشایی از موضوعات پوشیده و پنهان را نمی دهند، این امر مربوط به آستانه اختیارات و مجالی است که مدیریت رسانه به خبرنگار می دهد.

 ادامه  گفت گوی من با فریدون صدیقی روزنامه نگار برجسته کشورمان و معاون سردبیر روزنامه همشهری را در اینجا بخوانید دانلود فایل