( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

روزنامه نگاران زشت و روزنامه نگاران زیبا!!

اولین بار که دیدمش 6یا 7سال پیش بود.آنوقت ها علی آقا همان اغذیه فروش آنور روزنامه مان که ساندویچهایش را لای کاغذهای  کاهی روزنامه  می پیچید و برای همین هم آنها را  بیست تومان ارزانتر از اغذیه فروش لوکس آنورروزنامه می داد،پاتوق بچه های تحریریه بود که ظهر را به هر بهانه ای در روزنامه می ماندند.شلوار گشاد وخمره ای از همان هایی  که بعد ها به   شلوار خانواده! معروف شد، چشمان ریز و کشیده ای که گویی خالق چیره دست طبیعت   فراموشش شده بود یکی از کوک هایش را باز کندوکفشهایی که می شد براحتی روی هر جفتش یادگاری نوشت،اولین هایی است که از نخستین برخوردم با او در خاطر دارم .دومین برخوردبا او اندکی بعد از آن،  وقتی اتفاق افتاد که او را  پشت یکی از استراتژیک ترین   میزهای تحریریه  ملاقات کردم.بچه ها بعدها به شوخی او را "جوجه اردک زشت "صدا می کردند.!نویسندگی چند کتاب هنری، فیلمنامه نویسی، کارگردانی ،بازیگری وچندمشغله دیگر را بعدها خودش مجبور شد رو کند.سعید دو سه سالی بیشتر در روزنامه نماند وراهی یکی دیگر از روزنامه ها شد.هنوز هم هر از چندگاهی تماس می گیرد.می گوید:به هوای روزنامه تان آلرژی دارم. سردبیر اتو کشیده روزنامه مان روزی به او گفته بود :"آقای کارگردان"،می ترسم ترا" با کارگران" سرگذر اشتباهی بگیرند.پشت میزت بنشین ولازم نیست جایی بروی.
...نمی دانم چقدر با این گفته که علاوه بر خصایصی چون ذوق وقریحه نویسندگی،برخورداری ازسلامت جسمانی وتوان فیزیکی ،آگاهی ازاطلاعات والخ،ویژگیهای دیگری همچون قیافه ،تیپ ظاهری وحتی لهجه  هم  می تواند بر سلامت ارتباط میان او ومخاطب تاثیرمستقیم و  یا غیر مستقیم دارد،موافقید.همانطور که خیلی از مصاحبه شونده ها ترجیح می دهندبه خبرنگارانی که از ظاهر بهتری نسبت به دیگران برخوردارندبهتر ،معقولانه وصبورانه تر پاسخ دهند بسیاری ازسردبیران هم ترجیح می دهند غالب وقت خود را با آندسته از همکاران خود سپری کنند که از این حیث در جایگاه بهتری قرار دارند.صدق این مدعا حکایت یکی از همکاران خوش فکر ماست که بعد از 11 سال کار مطبوعاتی هیچیک از مدیران روزنامه حاضر نشد موضوع عقد قرارداد وی راپیگیری  کند و او بعد از  اینمدت  سپری شده  همچنان به صورت حق التالیفی  از  روزنامه وهمکارانش خداحافظی کرد و رفت!
نمی دانم میان این دو پارادوکس چگونه می توان ارتباط برقرار کرد.از سویی خصایص ولازمه های روزنامه نگاری واز سویی دیگر توانایی های نوشتاری واستعدادهای فکری این گروه را؟! شاید شما بهتر از من بتوانید میان این دو ارتباط بهتری برقرار کنید...

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1384,07,09 ساعت 14:11

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد